بخشی از مقدمه کتاب***************کیمیاگر کتابی را که یکی از مسافران کاروان آورده بود، به دست گرفت. جلد نداشت، اما توانست نام نویسندهاش را پیدا کند: اسکاروایلد. همچنان که کتاب را ورق میزد، به داستانی در مورد نرگس برخورد. کیمیاگر افسانه نرگس را میدانست، جوان زیبائی که هر روز میرفت تا زیبایی خود را در دریاچه تماشا کند. چنان شیفته خود میشد که روزی درون دریاچه افتاد و غرق شد. در جایی که به آب افتاده بود، گلی رویید که "نرگس" نامیدنش.اما اسکاروایلد داستان را چنین به پایان نمیبرد. میگفت وقتی نرگس مرد، اوریادها (الهههای جنگل) به کنار دریاچه آمدند که از یک دریاچه آب شیرین، به کوزهای سرشار از اشکهای شور استحاله یافته بود.اوریادها پرسیدند: چرا میگریی؟دریاچه گفت: برای نرگس میگریم.اوریادها گفتند: آه، شگفت آور نیست که برای نرگس میگریی .. و ادامه دادند: هر چه بود، با آنکه همه ما همواره در جنگل در پیاش میشتافتیم، تنها تو فرصت داشتی از نزدیک زیباییاش را تماشا کنی.دریاچه پرسید: مگر نرگس زیبا بود؟اوریادها شگفت زده پاسخ دادند: چه کسی میتواند بهتر از تو این حقیقت را بداند؟هر چه بود، هر روز در کنار تو مینشست .دریاچه لختی ساکت ماند .سرانجام گفت: من برای نرگس میگریم، اما هرگز زیبایی او را در نیافته بودم.برای نرگس می گریم، چون هر بار از فراز کنارهام به رویم خم می شد، میتوانستم در اعماق دیدگانش، بازتاب زیبایی خودم را ببینم.کیمیاگر گفت: چه داستان زیبایی .نمونه صوتی 1: دانلود (0.6 مگابایت)نمونه صوتی 1: دانلود (0.6 مگابایت)جملاتی زیبا از کتاب:*************به ندای قلبت گوش بسپار، زیرا قلب تو همان جایی است که گنجت نهفته است.وقتی همه روزها یکسان باشند، معنایش آنست که آدم دیگر نمیتواند حوادث نیکی را که با هر گردش خورشید در آسمان در زندگیاش رخ میدهد، درک کند.تاریکترین ساعت پیش از طلوع خورشید فرا میرسد.دیگران فکر میکنند دقیقا میدانند ما باید چطور زندگی کنیم، اما هر گز نمیدانند چگونه باید خودشان زندگی کنند.هر که باشی و هر کار بکنی، وقتی چیزی را از ته دل طلب میکنی، از این روست که این خواسته در روح جهان متولد شده.تحقق بخشیدن به افسانه شخصی یگانه وظیفهی آدمیان است. همه چیز تنها یک چیز است.برای آموختن تنها یک روش وجود دارد: عمل کردن.روح جهان بخشی از روح خداوند است، و روح خداوند روح خود ماست.راز خوشبختی اینست که همه شگفتی های جهان را بنگری و هرگز رسالت و هدف خود را از یاد نبری.تنها هنگامی حقیقتی را میپذیریم که نخست در ژرفای روحمان انکارش کرده باشیم.افسانهی شخصی چیزیست که همواره آرزوی انجامش را داری.ترس از رنج، از خود رنج بدتر است. و هیچ قلبی، تا زمانی که در جستجویرویاهایش باشد، هرگز رنج نخواهد برد.به ندای قلبت گوش بسپر، قلبت همه چیز را میداند، چون روح جهان را میبیند و یکروز نزدش باز خواهد گشت.طبیعی است که از مبادله تمام آنچه به دست آوردهای، با یک رویا بترسی، اما نترس.معمولاً مرگ باعث میشود انسان زندگی را بیشتر احساس کند.زندگی برای کسی که افسانهی شخصی خویش را میزید سخاوتمند است.هنگامی که عشق میورزیم، هیچ نیازی به درک آنچه رخ میدهد نداریم چون همه چیزدر درون ما رخ میدهد.کسی که در سرنوشت دیگران دخالت کند، هر گز سرنوشت خود را کشف نخواهد کرد.عشق هر گز انسانها را از رویاهایشان جدا نمیکند.گاهی در زمانی به کوتاهی یک فریاد ساده، همه چیز در زندگی زیر و رومیشود پیش از آن که آدم بتواند خود را به آن عادت دهد.در آن چه میکنی، عشق را بجوی، و آن را در اثر خویش تجلی بخش.آدمها دنیا را به همان صورتی میبینند که دوست دارند باشد، و نه به صورتی که هست.جهان بیگانه وجود ندارد، جهان تازه وجود دارد.هنگامی که آرزوی چیزی را داری، سراسر کیهان همدست میشود تا بتوانی این آرزو راتحقق بخشی.همه نمیتوانند به یک شکل رویا ببینند.هر گز نباید آرام گرفت، حتی اگر راهی بس دراز پیموده باشی.هر انسانی روی زمین گنجی دارد که انتظارش را میکشد.هر جست و جو، با بخت تازه کارها آغاز میشود و با آزمون پایداری فاتحان به پایان میرسد.ماییم که روح جهان را تغذیه میکنیم و زمینی که بر آن زندگی میکنیم، بهتر یا بدتر می شوداگر ما بهتر یا بدتر شویم.وقتی از ژرفای قلبت چیزی را بخواهی، به روح جهان نزدیک تری. روح جهان همواره نیروی مثبتی است.راز آینده در اکنون است، اگر به اکنون توجه کنی. می توانی آن را بهتر کنی. و اگراکنون را بهتر کنی، آن چه پس از آن رخ می دهد هم بهتر می شود.همواره کسی در جهان هست که انتظار دیگری را میکشد چه در وسط صحرا و چه درشهری بزرگ، و هنگامی که اینان به هم بر میخورند و نگاهشان با هم تلاقی میکند،سراسر گذشته و سراسر آینده اهمیت خود را از دست میدهد و تنها همان لحظه وجود خواهد داشت.خدا آنجاییست که به او اجازه ورود بدهند.به آن چه پشت سر گذاشتهای فکر نکن، همه چیز در روح جهان ثبت شدهو برای همیشه در آن خواهد ماند.بی آرزوی زیستن افسانهی خویش، نمیتوان گنج افسانه شخصی را یافت.جهان تنها بخش مرئی خداوند است.تنها یک چیز میتواند تحقق یک رویا را ناممکن کند، ترس از شکست.
مشخصات | |
شماره مجوز | 5879 |
مرجع صادر کننده | وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی |
عنوان | کیمیاگر |
ناشر | نوین کتاب |
نویسنده | پائولو کوئیلو |
گوینده | محسن نامجو |
مدت | 303 دقیقه |
نوع بسته بندی | قاب شیشه ای |
نمونه قابل دانلود |
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد